غارنشین

وقتی مردی خیلی خسته باشد، می رود توی غار دل خودش تا در تنهایی استراحت کند.
دوشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۲۳ ق.ظ

مشکل

خدا شبی به غارنشینی گفت: چرا اینقدر گریه می کنی؟ چه مشکلی داری؟ برایت حلش می کنم. غارنشین گفت: مشکلم تو هستی. نمی دانم چرا وقتی به تو فکر می کنم گریه ام می گیرد. خدا گفت: خب به من فکر نکن. غارنشین گفت: نمی توانم. خدا گفت: من هم نمی توانم... مشکلت را حل کنم.




نوشته شده توسط علی کربلائی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

غارنشین

وقتی مردی خیلی خسته باشد، می رود توی غار دل خودش تا در تنهایی استراحت کند.

آخرین مطالب

مشکل

دوشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۲۳ ق.ظ

خدا شبی به غارنشینی گفت: چرا اینقدر گریه می کنی؟ چه مشکلی داری؟ برایت حلش می کنم. غارنشین گفت: مشکلم تو هستی. نمی دانم چرا وقتی به تو فکر می کنم گریه ام می گیرد. خدا گفت: خب به من فکر نکن. غارنشین گفت: نمی توانم. خدا گفت: من هم نمی توانم... مشکلت را حل کنم.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۵/۲۷
علی کربلائی

نظرات  (۲)

سلام من آیدا هستم به وب منم یه سر میزنین

راه دارد

باید خدایش را رقیق کند

آنوقت به اندازه گریه اش می گیرد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی