غارنشین

وقتی مردی خیلی خسته باشد، می رود توی غار دل خودش تا در تنهایی استراحت کند.

آخرین مطالب

۱ مطلب در فروردين ۱۳۹۶ ثبت شده است

این ابتدای سال که آمدم سراغ این وبلاگ خاک گرفته و دوباره عنوان را نگاه کردم دلم هوای تو را کرد. تو عجیب ترین انسانی هستی که سراغ دارم. بیست سال تمام می رفتی توی غار. کسی نمی داند در آن غار چه می کردی. به خدا چه می گفتی. چقدر گریه می کردی. به چه چیزهایی فکر می کردی. شنیده ام گاهی می شد که یک ماه تمام پایین نمی آمدی از کوه. در آن غار کوچک چه میدیدی. چه پیدا می کردی که همه عالم را رها کرده بودی و چسبیده بودی به آن غار. هیچ کسی در این دنیا شما پیامبران را درک نمی کند. شما راز و رمز هایی با خدا دارید. موسی و عیسی و ابراهیم هر کدامتان یک معما هستید. ما نفهمیدیم در این بیست سال در غار چه گذشت فقط فهمیدیم که همه چیز از آن غار شروع شد. این نوری را که بر زمین تابید تو از آن غار آوردی. از وقتی خودم را شناختم تو را شناختم و بر تو درود فرستادم. دلم را بگیر که از دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۶ ، ۰۱:۳۰
علی کربلائی