غارنشین

وقتی مردی خیلی خسته باشد، می رود توی غار دل خودش تا در تنهایی استراحت کند.

آخرین مطالب

۲ مطلب در آذر ۱۳۹۳ ثبت شده است

شاگرد: استاد! وقتی هم سن و سال من بودید حال و روزتان مثل الان من بود یا بهتر بودید؟!

استاد: وقتی به سن تو بودم اصلا حال و روز خودم را نمی فهمیدم. سرگشته بودم. مست بودم. حیران بودم. هرچه چشمانم می باریدند آتش دلم خاموش نمی شد.

شاگرد: یعنی خیلی بهتر بودید. هان؟

استاد: گفتم که، حال و روز خودم را نمی فهمیدم. اما یک چیز را میدانم؛ وقتی به سن تو بودم استادی نداشتم.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۲۳ آذر ۹۳ ، ۱۲:۰۱
علی کربلائی

ای خدای من! به خاطر نعمت حسین علیه السلام تو را شکر می کنم. اگر حسین علیه السلام را نداشتم تا برایش گریه کنم و نورانیت و لطافت کسب کنم گمان نمی کنم هرگز می توانستم طعم محبت تو را بچشم و برایت گریه کنم.

ای خدای من! به خاطر نعمت حسین علیه السلام تو را شکر می کنم. اگر حسین علیه السلام را نداشتم گمان نمی کنم هرگز می توانستم معنای عشق حقیقی و مستی عاشقان تو را درک کنم.

ای خدای من! به خاطر نعمت حسین علیه السلام تو را شکر می کنم. اگر حسین علیه السلام را نداشتم گمان نمی کنم هرگز می توانستم آرزوی شهادت کنم.

ای خدای من! از تو تشکر می کنم به خاطر آفرینش حسین علیه السلام. فقط یک چیز هنوز مانده است در دلم که به تو بگویم: این همه غم که حسین علیه السلام در این جهان آفرید، وقتی به جان یک انسان بیفتد چطور می تواند زندگی کند.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۱۶ آذر ۹۳ ، ۲۲:۲۱
علی کربلائی